عبید زاکانی
خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی شاعر و لطیفهپرداز نامدارایران در قرن هشتم هجری است. وی ازخاندان زاکانیان بوده و زاکانیان تیره ای هستند از عرب بَنی خَفاجه که با مهاجرت به قزوین آمده ودر آنجاساکن شده بودند. وی به لحاظ وضعیت اجتماعی آن روزگار، به طنز روی آورد و نظم و نثر خود را وسیلهٔ حمله به عرفها و عادات نادرست و مفاسد و معایب طبقهٔ مشخصی از اجتماع قرار داد. عبیددرحدود سال 710 درقزوین متولد ودربین سالهای 767-772 فوت نموده است. عبیدقسمت اعظم زندگی ادبی خودرا در زمان جلایریان درشیراز به سر برده است. از آثار برگزیدهٔ او میتوان به مثنوی عشاقنامه، کتاب اخلاقالاشراف، ریشنامه، صد پند، لطایف و ظرایف، رسالهٔ دلگشا و بالاخره منظومهٔ معروف موش و گربه اشاره کرد.
آیا مزار عبید زاکانی در قزوین است ؟
استاد محمد حسین حکمت فر محقق و نویسنده و مدیر مرکز فرهنگی دزفولشناسی در نوشتاری حاصل 25 سال تحقیق و تفحص خود در مورد عبید زاکانی را اینگونه بیان میکند :
حدود یک قرن ونیم قبل ، درروزگارحکومت محمدعلی میرزا دولتشاه (تولد1203-وفات1237ه.ق) با تشویق فرزند ارشدش ، محمدحسین میرزاحشمت الدوله(فرماندارآن روزگار دزفول)شاعرودانشمند نامور دزفولی مرحوم سید عبداله داعی رحمه الله علیه درکتاب«مجمع الابراروتذکره الاخیار» خویش سی وپنج آرامگاه یا بارگاه را فولکلوروار یادکرده ؛ درحالیکه تعدادی ازاین اماکن نیز به جهت قلت منابع ویاعدم دسترسی به مأخذ موثق ازقلم افتاده است.وجزمرحوم داعی ، دیگری بدین کار نپرداخته است. دزفول ازدیرباز مهد عرفا، فقها ، شاعران ، نویسندگان وهنرمندان عالیقدری بوده که به علل نامعلومی سالها در انزوا به سر برده اند . ولذا باگذشت قرن ها از دوران حیات این اندیشمندان ، تشخیص هویت وشناخت واقعی آنها حتی براهل تحقیق کاری بس دشوار وبعضاً غیر ممکن می نماید.
اینک باامید به کرم کریم ولطف خداوندقدیم وبه مدد انفاس قدسیه پاکبازان طریق حق ، باکوشش مستمر وتلاش خستگی ناپذیرپیرامون تاریخچه اماکن فرهنگی- زیارتی شهردزفول ، درختی دیگراز بوستان ادب فارسی دراین دیاربه بارنشست وغبارفراموشی از سیمای درخشان یکی دیگر از صاحبدلان وارباب ذوق زدوده شد وباشناسایی بنایی قدیمی واقع درکوچه سراب ، نزدیک مسجدامیرالمومنین ومشهور به بِندار(سراشیبی) سرمیدان بزرگ که درمحله حیدرخانه وقرب رودخانه دز واقع است ومحل دفن یکی از ستارگان آسمان ادب ایران بنام نظام الدین عبیدزاکانی شاعر وطنز پردازنامی قرن هشتم هجری است ، نظرها رابه خود معطوف می دارد. گرچه نظرقاطع محل کشف شده به لحاظ دوربودن افق زمانی عبیدزاکانی کاری مشکل است ونیاز به تحقیق وتتبع بسیار دارد.لیکن همین مقدار درباره شخصیت مدفون شده در محل مزبور جهت مزید اطلاع وپی گیری اهل فن خالی از فایده نیست. بنابراین نتیجه این پی گیری ها که حاصل سالها بررسی ، مطالعه
ومشاهدات عینی نگارنده است بشرح زیر به پیشگاه اهل فضل وادب عرضه می گردد.
امیداست این قلیل بضاعت که محض خدمت به خلق وشکر نعمت خالق ، تقدیم دانش پژوهان وطالبان ادب و معرفت می شود ، مورد استفاده خوانندگان قرار گیرد وسرآغازی برای مطالعه وپژوهشهای دقیق وجامع بعدی باشد. انشاءا… .
حضرت آیت ا… العظمی حاج شیخ احمدآقاسبط الشیخ انصاری رحمه ا… علیه برای نگارنده نقل فرمودند: در دوران طفولیت هنگامیکه در معیت والد«حضرت آیت ا… العظمی حاج شیخ منصور سبط الشیخ انصاری»رحمه ا… علیه در معیت برادر بزرگوارم «حضرت آیت ا… العظمی حاج شیخ علی آقا سبط الشیخ انصاری» رحمه ا… علیه از خانه خود واقع در محله ساکیان به سمت رودخانه دز درحرکت بودبم دربندار(سراشیبی) سرمیدان بزرگ نزدیک مسجدامیرالمومنین(یتیمه سابق) والد درمقابل خانه ای قدیمی توقف نمود وخطاب به برادرم فرمود: «آیامی دانی که مزار عبیدزاکانی دراین مکان است؟» فاضل ارجمند آقای «سید محمدباقرقاضی دزفولی» فرزند حجه الاسلام والمسلمین «حاج آقا سیدفاخرقاضی»رحمه ا… علیه نقل فرمودند: هروقت بنا به مناسبتی از مولانا «خواجه نظام الدین عبید زاکانی» شاعر وطنزپرداز قرن هشتم هجری قمری یادی می شد مرحوم والد که یکی از ائمه جماعت واهل منبر وذاکر اهل بیت عصمت وطهارت سلام ا… علیهم اجمعین بود از قول دانشمند محقق ، مورخ ، ادیب ، شاعر وعارف به نام شادروان مرحوم «آقا سید صدرالدین ظهیرالاسلام زاده» که آراسته به زیور علم واخلاق وملکات فاضله وصفات حمیده بود ، نقل می کرد که «نزدیک به هشتاد وپنج سال پیش در دزفول بارانی شدید بارید به طوری که دراثر طغیان آب بیشتر معابر وکوچه ها مسدود، وعبور ومرور به سختی صورت می گرفت که جریان شدید آب باعث خرابی بعضی از خانه هاشد. سیلاب درمسیل خود بنام بِندار سرمیدان بزرگ واقع درمحله حیدرخانه دزفول ، قرب رودخانه دز دریکی از خانه های نزدیک به مسجد«یتیمه» وحمام«کنارآب» نفوذ می کند ، که باعث تخریب اطاق های آن خانه می شود. چندروز پس از قطع باران سنگ قبری پیدامیشود که بر کتیبه آن نام «خواجه عبیدزاکانی» حک گردیده بود. البته غیراز مرحوم والد، افرادی مومن وموثق وعلاقمند ، این موضوع راباواسطه یا شخصاً از مرحوم«آقاسیدصدرالدین ظهیرالاسلام زاده» شنیده اند. چون این طوطی شکرشکن شکرستان ، شخصیتی دانشمند ، محقق وامین در نقل مستندات تاریخی ، علمی وادبی بود ، لذا جای هیچگونه شک وریبی رابرای ماباقی نگذاشته وبه ضرس قاطع آرامگاه«خواجه عبیدزاکانی» درشهردزفول می باشد.
آقای «عبدالعظیم فنائی دزفولی »کارشناس بازنشسته تربیت معلم اداره آموزش وپرورش از قول والد خویش مرحوم «میرزاعبدالنبی فنائی دزفولی» رحمه ا… علیه واو از قول والده اش مرحومه «زری» (وفات حدود 1270 ه . ق) دختر مرحوم «حاج ملا خواجه قرمزکن» نقل فرمودند: «مقبره عبیدزاکانی در زیر دیوار باغی واقع درکوچه سراب ودرمجاورت حمام موسوم به کنارآب قرار دارد.»
آقای «محمد شرف الدین زاده» ذاکر اهل بیت علیهم السلام نقل می کرد : بین سالهای 1327-1330 ه.ش عموی بزرگوار مرحوم «میرزاعبدالنبی فنائی دزفولی» که ریاست اداره آموزش وپرورش شوش دانیال راعهده دار بود. چون ایام تابستان فرامی رسید ومدارس تعطیل می شد در سرداب (زیرزمین) خانه ایشان محفلی از رجال علم وعرفان تشکیل ، وبه بحث پیرامون مسائل مختلف به ویژه شخصیت های گمنام دزفول می پرداختند. دریکی از روزها که محفل بسیارگرم ونورانی بود ، فرزند ارشد ایشان آقای «عبدالعظیم فنائی دزفولی» درحالی که کتاب موش وگربه عبیدزاکانی رادردست داشت به خانه وارد، واشعاری از عبیدزاکانی را زمزمه می کرد. والدایشان به محض استماع اشعار ، ناگاه متوجه جالسین شد وخطاب به آنها فرمود : «کدام یک از شما محل دفن عبیدزاکانی را می داند؟» حاضرین همگی اظهار بی اطلاعی کردند. آنگاه مرحوم میرزا عبدالنبی فنائی گفت : «من محل دفن این بنده فاضل رابه شما نشان خواهم داد.» جماعت حاضر که بعضی از آنها رابخاطر دارم واکنون درقید حیات نیستند چون مرحوم «آقا سید مهدی طبیب» ، مرحوم «سیدبهاءالدین سیدی» ، مرحوم«ملامرتضی ترابی زاده» ،مرحوم« سید حسین عادل زاده» و … به اتفاق عمویم مرحوم میرزا عبدالنبی برخاسته وهمگی راهی خانه ای بسیار کوچک ومحقر واقع در کوچه سراب جنب مسجد «یتیمه» شدند : این خانه درآن روزگارمتعلق به آقای «حاج محمودضیائی»بود. درگوشه شبستان (زیرزمین) خانه آثاری به شکل طاق ضربی که نشان از محل دفن یکی از رجال علم وادب باشد ودیواره آن باقدری حنا که به رسم معمول به اماکن متبرکه می مالند ، رنگین گشته مشاهده می شد. سپس مرحوم میرزا عبدالنبی فنائی به حاضرین گفت : قبلاً نیز چندمرتبه به اتفاق مرحوم «سیدعلی مبداء درویش تهرانی» ، مرحوم«حضرت آیت ا… سیدعلی سید» ومرحوم «میرمظهر نعمت الهی» بدین مکان آمده ام ، که درهرنوبت مرحوم«سیدعلی مبداء» برمزار گمنام این شاعر بزرگ فاتحه خوانده، شمعی می افروخت.ودرمورد این شخصیت مطالبی بیان می فرمود ومعتقد بود که « بطور یقین محل دفن عبیدزاکانی درهمین مکان می باشد.
منبع: http://www.dezfoolnews.ir/fa/News/18266/%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D8%A8%DB%8C%D8%AF-%D8%B2%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%9F-%D9%82%D8%B2%D9%88%DB%8C%D9%86-%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D8%B2%D9%81%D9%88%D9%84-%D8%9F